اولین سفر مشهد
دل من گم شده است ٬
اگر پیدا شد ...
بسپارید به امانات رضا (ع)
و اگر از تپش افتاد دلم ٬ ببریدش به
ملاقات رضا (ع) !
از رضا (ع) خواسته ام ضامن قلب سیاهم باشد ٬
همه گفتند : محال است
ولی من ٬
دلخوشم به محالات رضا (ع) ...
چند روز پیش برای اولین بار با شما رفتیم مشهد البته با عمه بهی اینا.
دوشنبه ١١شهریور ماه بود که ساعت ٥ بعدازظهر از تهران به سمت مشهد حرکت کردیم البته با همواپیما و اون هم با یک صندلی اختصاصی.
توی سالن فرودگاه با بنیامین کلی بازی کردی و دویدی . بعد هم که رفتیم داخل هواپیما اولش همش میپرسیدی این چیه؟اون چیه؟ بعدش هم که خوابت برد و تا مشهد خوابیدی.
ساعت ٦ و ١٠ دقیقه عصر بود که رسیدیم مشهد و یکسره رفتیم هتل و بعد از کمی استراحت رفتیم حرم "اما رضا(ع)".
حرم پر از جمعیت بود و پر هیاهو و هوا هم خنک و دل انگیز.
خلاصه تا پنج شنبه عصر چند باری رفتیم حرم و زیارت کردیم و در این بین بازار و کوهسنگی و چند جای دیگه هم رفتیم.
پنج شنبه ساعت ٨ شب هم با قطار حرکت کردیم به سمت تهران و جمعه ساعت ٩ صبح رسیدیم.
واقعا که مسافرت خوبی بود و خیلی خوش گذشت ، امیدوارم که بازهم قسمتمون بشه و بازهم بریم مشهد.