ساراسارا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

سارا کوچولوی مامان و بابا

پائیزت قشنگ دخملم

بله بازهم پاییز اومد و میشه بوی اون رو به خوبی حس کرد ، گرچه دلگیره و روزها هم کوتاهتر شده ولی در عین حال قشنگ و زیباست مخصوصا وقتی برگ درختها زرد و نارنجی میشه و میریزه روی زمین و زیر پا خش خش میکنه . هوا هم کمی سرد تر از قبل شده و باید کم کم به فکر لباس گرم  برای جوجه کوچولو باشیم. انشاء اله تو چند روز آینده باید وقت بذاریم و بریم برای خرید (هم برای جوجه هم برای مامان جوجه ، شاید هم برای خودم!!!)   پائیزت گرم و قشنگ عزیزم       ...
4 آبان 1392

عید غدیر مبارک

دائم به سرم فکر علی نیست که هست هرشب به لبم ذکر علی نیست که هست دیگر چه سعادتی بود بهتر از این در سینه ی من مِهر علی نیست که هست   سلام دختر گلم   فردا عید غدیره ، این عید یکی از بزرگترین عیدهای ما شیعیانه. روزیه که حضرت علی (ع) ، توسط پیامبر اکرم(ص)برای امامت انتخاب شدند. عیدت مبارک باشه عزیزم.                                              &nb...
1 آبان 1392

صبح جمعه در باغ وحش پارک ارم

                                             صبح دیروز که جمعه بود ، برای اولین بار سارا رو بردیم باغ وحش. باغ وحش پارک ارم ،که من رو برد به حال و هوای کودکی که عاشق حیوانات بودم و بابام هر از گاهی من رو می اورد همین باغ وحش . باغ وحش هنوز همونطور بود و فقط چندتا حیوان جدید به حیوانات قبلی اضافه شده بود مثل پلنگ ، فیل و لاما(نوعی شتر بدون کوهان که در آمریکای جنوبی زندگی میکنه). بعد از خرید بلیط وارد باغ وحش شدیم و س...
28 مهر 1392

سلام به دخمل طلا

 سلام به دخمل طلا عزیزم با ورود به سه سالگی خیلی بزرگتر و خانوم تر شدی. رفتارت خیلی خانمانه شده .یکی از شالهای مامان رو سر میکنی و میای کنار من میشینی و در کمال جدیت شروع میکنی به صحبت کردن ، البته بیشتر قسمتای حرفات به زبون خودته و جالب اینه که حتما باید جوابت رو هم بدم و اگه چیزی نگم ، میگی حرف بزن . راستی مدتها ست که دیگه با پوشک خداحافظی کردی . و فقط چند روز اول اون هم چند بار گلهای قالی رو کمی آبیاری کردی . حالا هم که هر وقت کاری داشته باشی بدو بدو میری دستشویی ، حتی شبها هم اگه دستشویی داشته باشی از خواب بیدار میشی و میری دستشویی. یه چیزی رو برمیداری و میگی این مال منه . نمیدم  . به شدت ...
23 مهر 1392

تولد دو سالگی

فرشته کوچولوی زندگیمون ؛ 2 ساله شدنت مبارک. به چشم بر هم زدنی 2 ساله شدی. و در این روزها و لحظات داری سومین ها رو تجربه می کنی و من هنوز فراموش نکردم نوزاد کوچولوی یک روزه ای رو که همه با دیدن سایز دست و پاهای کوچولوش فقط لبخند می زدند. چقدر کوچولو بووودی . دست کوچولو  پا کوچولو پوست تنت مثل هلو .  بهترین و زیباترین و شیرین ترین  بهانه شدی برای ادامه  زندگیمون   اینقدر دوووووووووووووووووست داریم  و عاشقتیم که نمی تونیم چطور باید بزبون ویا رو کاغذ آورد. چند روز پیش داشتیم فیلمهای پنج شیش ماهگیت رو میدیدیم ، همون موقع که تازه چهار دست و پا میرفتی و بعدش که تاتی تاتی میکردی...
21 مهر 1392

سریال تولد دوسالگی

قسمت اول: پنج شنبه٢٤مرداد ساعت ٧ عصربا مادر جون اینا رفتیم پارک نهج البلاغه ٢ شما کلی بازی کردی و خوش گذروندی ، دیگه از پله های سرسره یا به قول خودت شرشربابازی خودت به راحتی بالا میرفتی و سرمی خوردی. تاب هم که دیگه این قدر بازی کردی و شعر تاب تاب بازی رو خوندی که حسابی خوابت گرفت. بعد از بازی هم شام خوردیم و بعد از اون بخش اصلی تولد ، کیک رو آوردیم و تولد شروع شد ، یه کیک گرد کاراملی و یه خرس شکلاتی روی اون. بعد از فوت کردن شمع  همه کادوها رو دادن. مادرجون و بابابزرگ ٣٠٠٠٠تومن عمه بهی ٣٠٠٠٠تومن عمه زرنوش یه مجموعه پازل عمو رضا هم یه بسته لگوی ١٠٠ تیکه و بنیامین هم با کلی ذوق و شوق یه گل سر آبی خوشگل داد. ق...
21 مهر 1392

تولد رمضانی ات مبارک

سلام  سارای گلم امروز دوازدهم ماه رمضانه و به عبارتی تولدته. عزیزم تولدت به روایت تقویم قمری مبارک. بله یه همچین روزی بود که مامان رو بردیم  بیمارستان  و شما ساعت ٧ عصر به دنیا اومدی. عزیزم به دنیا اومدنت مبارک.
9 مهر 1392

آخرین روزهای 25 ماهگی

سلام عزیز جونی الانه که در آخرین روزهای اولین ماه از 3سالگی هستی خیلی به نظرم بزرگتر میای. مخصوصا از وقتی که دیگه پوشک نمی پوشی و به دستشوئی میری. عاشق لاک زدن ناخن هات هستی ، یکی از شالهای مامان رو سرت میکنی ، کیفت رو بر میداری و جلوی آینه بازی میکنی و خودت و مخصوصا لاک ناخن هات رو برانداز میکنی. هر کاری که ما میکنیم یا هر حرفی که میزنیم رو تقلید میکنی. تند تند سلام میکنی و قربون صدقه ما میری . تمام لغات رو بلدی و جملات کوتاه میگی . این هم چند تا از لغات و جملاتی که با مزه میگی : بیا بلغ  :  بغلم کن اخ هن  :  اخم کن ناچ      :  لاک عبق    : عقب وای...
24 شهريور 1392